روزهای سخت پل خاتون تمام می شود؟

خاتون دل خسته البرزی ها مدت هاست اسیر امروز و فردای مدیران البرزی و از آن فراتر وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است؛ پلی که در سال ۱۳۹۹ ریخت و در همان ابتدای امر، وزیر و شهردار و مدیر میراث بر بالینش حاضر شدند.
خاتون خسته ما دلخوش به وعده ها بود اما هیچکدام آن ها عملی نشد.
این پل در دوران ریزش حتی یک مرگ و یک خودکشی را به چشم دید تا اینکه مرداد ۱۴۰۱ استاد شیردل به عنوان یکی از حاذق ترین مرمت کاران کشور به دیدار خاتون آمد، مدتی دستی بر سر و رویش کشید و بعد از مرمت اولیه و پایان قرارداد رفت.
خاتون بازهم تنها ماند؛ البته از سوی مسئولان. هرچند مردم و تعداد اندکی از رسانه ها در کنار پل بودند. چه روزها و شب هایی که از کنارش گذشتیم، حال خرابش را دیدیم و غصه خوردیم
بارها از خطرات مرمت نکردن این پل گفتیم، از معتادهایی گفتیم که زیر پل و اطرافش بساط دود و دم راه انداختند، بارها از عدم تامین حفاظت و حراست محوطه گفتیم اما گوش شنوایی نبود. نه میراث می شنید، نه شهرداری و نه …

بالاخره روز موعود فرا رسید. مو به تن سیخ شد وقتی شنیدیم بعد کلی برو و بیا و برگزاری مناقصه و ترک تشریفات، دوباره استاد شیردل برای دوختن قبای خاتون برمی گردند. نه اسم مهم است و نه شهرت. مهم خاتون بود که دلمان را برده بود.
گفته اند ۱۸ ماه طول می کشد تا پل خاتون نونوار شود و ۹ میلیاردی حدودا هزینه دارد.
چشم دوخته ایم به روزی که قرار است روی ماهش را ببینیم و با خیال راحت روی پل، سوار بر رویا، روزهای سخت را فراموش کنیم.
البته که یادمان نمی رود چه گذشت و چه کردند و نکردند برای خاتون …